در جلسه ی روز دوشنبه ، داستان "بی پناه" اثر خانم جلالوند نقد شد و این داستان به دلیل ساختار و پیرنگ قوی مورد توجه اکثر منتقدین جلسه قرار گرفت. این داستان به سبک رئالیسم نوشته شده است ، با زاویه ی دید اول شخص و یک راوی خاطره گو، قصه را روایت می کند. درونمایه ی داستان در مورد سبک زندگی مردم در زمان جنگ تحمیلی و تحمل خطرات و سختی های آن دوران است. از نکات مثبت داستان " بی پناه" این است که نویسنده از نظر ساختاری انتخاب خوبی دارد. فرمول ساختار داستان ایشون (زمان حال ، زمان گذشته، برگشت مجدد به زمان حال) است که نویسنده، این رفت و برگشت زمانی را خوب کار کرده اند. از دیگر نکات، پیرنگ قوی داستان است. داستان با یک اتفاق که گذشته را در ذهن راوی زنده می کند، شکل می گیرد و بوجود می آید. یک پل ارتباطی بین گذشته ی کارکتر اول ، دیدن پناهگاه و تیر کشیدن قلب راوی کشیده شده است که باعث جذابیت داستان می شود. این داستان فضا پردازی زیبا، زنده و ملموسی دارد و بسیار واقعی بنظر می رسد؛ وقایع جنگ برای خواننده قابل لمس است ، صحنه ها بدل می نشیند و مخاطب ارتباط خوبی با داستان برقرار می کند. پایان بندی داستان قابل توجه و غیر قابل پیش بینی است. انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی، آرزوی موفقیت روز افزون دارد.
داستان زیبایی بود. آرزوی موفقیت دارم