این داستان به سبک رئال و با زاویه ی دید اول شخص شاهد به رشته تحریر در آمده است. داستان روان و خوش خوان است. زبان شسته رفته ای دارد و شخصیت_محور است. درونمایه در مورد جنگ و تبعات آن، عشق و ایثارگری برای وطن است. "ریشه زیتون" شروع خوب و پر هیجانی دارد. از نقطه اوج شروع می شود و بعد فلش بگ می خورد به گذشته. راوی داستان خانم پرستاری است که ماجراها از زاویه ی دید او بیان می شود. از ویژگی های خوب داستان انتخاب نام داستان است که بشدت گیرا و جذاب است و با محتوا و درونمایه داستان سازگاری دارد و اکثر منتقدین در جلسه ی نقد به آن اشاره کردند. زیتون در غزه نمادی از مبارزه با استعمارگری اسراییل است و در داستان ، زنی که فرزندش را در جنگ از دست داده ، او را زیر درخت زیتونی در باغچه به خاک سپرده است و هر روز کنار درخت زیتون می نشیند. از دیگر نکات انتخاب زاویه دید اول شخص شاهد است که انتخاب خوبی است. این داستان با روایت جذاب و زیبایی، موقعیت پر استرسی را به تصویر کشیده است و فضا پردازی خوب داستان باعث می شود که حس دلهره تا پایان داستان همراه خواننده باشد. تعلیق این داستان قوی است و داستان در لایه ی زیرین خواننده را به تفکر وا می دارد و در مورد جنگ، زندگی کردن با درد، ایثار و فداکاری ، وطن دوستی، پیامهایی را به خواننده منتقل می کند و خواننده به کشف و شهود می رسد. کلیت داستان خوب است. پایان بندی داستان زیبا، پر حس، غیر قابل پیش بینی است. لازم به ذکر است که از این نویسنده توانا و چیره دست ، کتاب «شرجی مرداد» (مجموعه داستانهای کوتاه دربارۀ مسائل اجتماعی جنگ) قبلا به چاپ رسیده و « من مرد این خانه ام » خاطرات خواندنی خانم زهرا قیداری، پرستار بیمارستان ایلام در دوران دفاع مقدس است که توسط «انتشارات ۲۷ بعثت» روانۀ بازار نشر شده است. انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی، آرزوی موفقیت روز افزون دارد.