این داستان که با زاویه اول شخص به رشته تحریر درآمده است، داستان محیط بانی است که برای نجات جان چند دانشجوی جوان که در حال غرق شدن در آب سد بوده اند، بی محابا به آب می زند. داستان با تعلیق و خوش آغازی شروع می شود و از همان ابتدا خواننده متوجه می شود که حادثه ای پیش خواهد آمد و کشش داستانی خوب است. نویسنده روی جزییات تایید کرده است و دیالوگها داستان را پیش می برند. این داستان باعث می شود که انسان به عمق حادثه نگاه کند ، ایثار و فداکاری محیط بان ، خواننده را تحت تاثیر خود قرار می دهد و عشق به طبیعت را در دل انسان زنده می کند. پایان بندی این داستان بگونه ای دیگر شکل می گیرد ، نویسنده کارکتر اول داستان را نشان می دهد که به کرسی استادی رسیده و مثل پدرش به جامعه و طبیعت خدمت رسانی می کند. انجمن ادبیات داستانی دریچه برای این نویسنده ی گرامی، آرزوی موفقیت روز افزون دارد.